علمی-اجتماعی
یک شنبه 11 تير 1396برچسب:, :: 17:38 ::  نويسنده : شمیلا سیامکی
قیاس اقترانی حملی دو مقدمهٔ حملی دارد. مانند: مثلث شکلی هندسی است. هر شکل هندسی کمیتی دوبعدی است. پس مثلث کمیتی دوبعدی است. قیاس اقترانی شرطی از دو مقدمهٔ شرطی و یا از یک مقدمهٔ شرطی و یک مقدمهٔ حملی تشکیل می‌شود. مانند: اگر یک دانش‌آموز درس بخواند، قبول می‌شود. اگر او قبول شود، خانواده‌اش خوش‌حال می‌شوند. پس اگر یک دانش‌آموز درس بخواند، خانواده‌اش خوش‌حال می‌شوند.
یک شنبه 11 تير 1396برچسب:, :: 17:37 ::  نويسنده : شمیلا سیامکی
نوعی از استدلال قیاسی در منطق، «قیاس اقترانی» یا باهم شماری است. در این نوع استدلال، نتیجه یا نقیض آن در مقدمات استدلال وجود ندارد. در این نوع قیاس، کوچک‌ترین واحد، قضیه نیست، بلکه اجزای قضیه ازجمله موضوع و محمول دارای اهمیت هستند. قالب کلی استنتاج در منطق محمول اصطلاحاً قیاس اقترانی نامیده می‌شود. قیاس اقترانی از دو قضیه حملی تشکیل می‌شود و نتیجه آن نیز یک قضیه حملی است؛ به مثال‌های زیر توجه کنید: هر آهنی فلز است؛ هر فلزی رساناست - پس هر آهنی رساناست. هر اسبی حیوان است؛ بعضی از اسب‌ها سفید هستند - پس بعضی از حیوانات سفید هستند. موضوع نتیجهٔ قیاس را «حد اصغر» می‌نامند (مانند «آهن» و «حیوان» در قیاس‌های بالا)، و محمول نتیجه را «حد اکبر» می‌خوانند (مانند «رسانا» و «سفید» در قیاس‌های یادشده). نام مقدمه‌ای که مشتمل بر حد اصغر است، «صغرا» (هر آهنی فلز است و هر اسبی حیوان است)، و مقدمه‌ای که مشتمل بر حد اکبر است، «کبرا» ست (مانند هر فلزی رساناست و بعضی اسب‌ها سفید هستند)، و بالاخره «حد وسط» موضوع یا محمولی است که در هر دو مقدمه تکرار شده و درنتیجه حذف می‌شود (مانند فلز و اسب). حد وسط در منطق اهمیت خاص دارد، زیرا بین مقدمات و نتیجه پیوند مناسب برقرار می‌کند؛ از قضایایی که حد وسط یا حد مشترک نداشته‌باشند، به قضایای بیگانه تعبیر می‌کنند و این قضایا نتیجه‌ای دربرنخواهندداشت؛ مانند: هر کبوتری پرنده است؛ هر شتری نشخوارکننده است؛ ــ
یک شنبه 11 تير 1396برچسب:, :: 17:36 ::  نويسنده : شمیلا سیامکی
اکنون برای هر یک از اشکال چهارگانه ی قیاس اقترانی، مثالی می زنیم: 1- شکل اول (حد وسط در صغری محمول باشد و در کبری موضوع): زمین (موضوع) (اصغر) سیاره (محمول) (حد وسط) است. (صغری) هر سیاره (موضوع) (حد وسط) کروی (محمول) (حد اکبر) است. (کبری) زمین کروی است. (نتیجه) 2- شکل دوم (حد وسط در هر دو مقدمه قیاس(صغری و کبری) محمول واقع شود): هر سنگی (موضوع) (اصغر) جامد (محمول) (حد وسط) است. (صغری) هیچ جیوه ای (موضوع) (اکبر) جامد (محمول) (حد وسط) نیست. (کبری) هیچ سنگی جیوه نیست. (نتیجه) 3- شکل سوم (حد وسط در هر دو مقدمه (یعنی هم در صغری و هم در کبری) موضوع باشد): هر انسانی (موضوع) (حد وسط) حیوان (محمول) (اصغر) است. (صغری) هر انسانی (موضوع) (حد وسط) جسم (محمول) (اکبر) است. (کبری) بعضی حیوان ها جسم هستند. (نتیجه) 4- شکل چهارم (حد وسط در صغری موضوع و در کبری محمول باشد): هر انسانی (موضوع) (حد وسط) حیوان (محمول) (اصغر) است. (صغری) هر کاتبی (موضوع) (اکبر) انسان (محمول) (حد وسط) است. (کبری) بعضی حیوان ها کاتبند. (نتیجه) هر یک از اشکال چهار گانه قیاس اقترانی می تواند شانزده حالت یا ضرب به خود بگیرد.
یک شنبه 11 تير 1396برچسب:, :: 17:35 ::  نويسنده : شمیلا سیامکی
نور علیشاه اصفهانی در منظومه کبرای خود، این اشکال چهارگانه قیاس اقترانی را که اهمیت بسیار دارند، برای سهولت در حفظ، در دو بیت زیر به نظم در آورده است: اوسط اگر حمل یافت در بر صغری و باز،،، وضع به کبری گرفت شکل نخستین شمار حمل به هر دو دوم، وضع به هر دو سوم،،، رابع اشکال را عکس نخستین شمار
یک شنبه 11 تير 1396برچسب:, :: 17:34 ::  نويسنده : شمیلا سیامکی
در قیاس اقترانی سه حد وجود دارد: حد اصغر، حد اکبر، حد اوسط
یک شنبه 11 تير 1396برچسب:, :: 17:30 ::  نويسنده : شمیلا سیامکی
در قیاس اقترانی سه حد وجود دارد: حد اصغر، حد اکبر، حد اوسط اما موقعیت حد وسط نسبت به اصغر و اکبر در دو مقدمه قیاس، صورتهای مختلفی دارد که قیاس بر اساس آن ها چند گونه است. به عبارت دیگر، قیاس اقترانی از لحاظ موقعیت حد وسط در صغری و کبرای آن، به چهار شکل منقسم می شود. این چهار شکل عبارتند از: 1-(شکل اول) حد وسط یا محمول در صغری است و موضوع در کبری. 2-(شکل دوم) حد وسط یا هم در صغری محمول است و هم در کبری. 3-(شکل سوم) حد وسط یا هم در صغری موضوع است و هم در کبری. 4-(شکل چهارم) حد وسط بر عکس شکل اول است؛ یعنی در صغری موضوع است و در کبری محمول. هر یک از این صورت ها را شکل می نامند. بر همین اساس، منطق دانان، شکل را اینگونه تعریف کرده اند: شکل یعنی قیاس اقترانی به لحاظ موقعیت حد وسط نسبت به طرفین خود (یعنی اصغر و اکبر).
یک شنبه 11 تير 1396برچسب:, :: 17:23 ::  نويسنده : شمیلا سیامکی
صغری و کبری . [ ص ُ را وَ ک ُ را ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) دو مقدمه ٔ قضیه ای که از تألیف آن قولی (نتیجه ) بوجود می آید. چون العالم متغیرٌ و کل متغیر حادث ٌ. مقدمه ٔ نخست را صغری و مقدمه ٔ دوم را کبری نامند و از ترکیب این دو قضیه نتیجه ای بدست آید که فالعالم حادث . رجوع به قضیه شود.
یک شنبه 11 تير 1396برچسب:, :: 14:21 ::  نويسنده : شمیلا سیامکی
آقای رئیس جمهور لطفا پاسخگو باشید چرا حقوق اردیبهشت عده ای از بازنشستگان کشوری در ایران و همه ی بازنشستگان گیلانی 500 تا 700 هزارتومن بیشتر به از بقیه واریز شد چرا به بقیه ی بازنشستگان این ارقام واریز نشد ؟
یک شنبه 28 خرداد 1396برچسب:, :: 22:40 ::  نويسنده : شمیلا سیامکی
دربارهٔ رحیمان «انسان از آغاز وجود، خود را بسی کم شاد کرده‌است. برادران، «گناه نخستین» همین است و همین! هرچه بیشتر خود را شاد کنیم، آزردن دیگران و در اندیشهٔ آزار بودن را بیشتر از یاد می‌بریم.» دربارهٔ رحیمان «او، آن عیسای عبرانی، از آنجاکه جز گریه و زاری و افسرده‌جانی عبرانیان و نیز نفرتِ نیکان و عادلان چیزی نمی‌شناخت، شوق مرگ بر او چیره شد. ای کاش در بیابان می‌زیست، دور از نیکان و عادلان! آنگاه‌ای بسا زندگی‌کردن می‌آموخت و به زمین عشق ورزیدن، و بنابراین خندیدن! باور کنید، برادران! او چه زود مُرد! اگر چندان می‌زیست که من زیسته‌ام، خود آموزه‌هایش را رد می‌کرد؛ و چندان نجیب بود که رد کند!» دربارهٔ مرگ خود خواسته «این اندرز من است: هرکه می‌خواهد پرواز را بیاموزد، باید ابتدا ایستادن و رفتن و دویدن و بالارفتن و رقصیدن را بیاموزد، پرواز را نمی‌توان پرید.» در باب روان سنگینی «با آدمیان زیستن دشوار است، زیرا خاموش ماندن بسی دشوارتر است.» دربارهٔ رحیمان «باری، بدترین چیز خُرداندیشی است. به راستی، شرارت به که خُرداندیشی!» دربارهٔ رحیمان «باور کنید، برادران، این تن بود که از تن نومید گشت، که انگشتان جان فریب‌خوردهٔ خویش را بر دیوارهای نهایی سایید. باور کنید، برادران! این تن بود که از آدم نومید گشت، که شنید به تن هستی با وی سخن می‌گوید؛ و آن گاه خواست که با سر، و نه تنها با سر، از میان دیوارهای نهایی بگذرد و خود را به «آن جهان» برساند. لیک «آن جهان» سخت از انسان نهان است، آن جهانِ نامردانهٔ از مردمی که یک «هیچ» آسمانی‌ست. باری، بطن هستی با انسان جز به صورت انسان سخن نمی‌گوید.»
یک شنبه 28 خرداد 1396برچسب:, :: 22:37 ::  نويسنده : شمیلا سیامکی
دربارهٔ جزایر شادکامان «خدا پنداری ست. امّا نخواهم پندارتان از آنچه اندیشیدنی است فراتر رود. به خدایی توانید اندیشید؟ پس معنای خواست حقیقت نزد شما این باد که همه‌چیز چنان گردد که برای انسان اندیشیدنی باشد، برای انسان دیدنی، برای انسان بساویدنی! تا نهایت حواس خویش بیندیشید و بس! و آنچه «جهان» نامیده‌اید نخست می‌باید به دست شما آفریده شود. او خود می‌باید عقل شما شود، گمان شما، ارادهٔ شما، عشق شما، و به راستی، مایهٔ شادکامی شما، شما دانایان!» دربارهٔ جزایر شادکامان «خدا پنداری ست. امّا نخواهم پندارتان از ارادهٔ آفرینندهٔ شما فراتر رود. خدایی توانید آفرید؟ پس، از خدایان هیچ مگویید! امّا ابرانسان را چه نیک توانید آفرید!» دربارهٔ جزایر شادکامان «خدایان همگان مرده‌اند: اکنون می‌خواهیم که ابرانسان بزید!» این باد آخرین خواست ما روزی در نیم‌روز بزرگ.»
    درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید.
    آخرین مطالب
    آرشيو وبلاگ
    پیوندهای روزانه
    پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان علمی-اجتماعی و آدرس shamila.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





    نويسندگان



نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 468
بازدید دیروز : 1
بازدید هفته : 2138
بازدید ماه : 4940
بازدید کل : 3506572
تعداد مطالب : 14893
تعداد نظرات : 281
تعداد آنلاین : 1

<>